من یک عذرخواهی به خودم بدهکارم
برای اینکه احساساتی بودم
برای اینکه یکرو بودم
برای اینکه غرورم را شکستم
برای اینکه انســـــان بودم
خــــــودم...من و ببخش!
در چشمانت خیره می شود
می گوید:"او را دوست دارم...خیلی بیشتر از تو"
و تو دردی می یابی که هیچ درمانی ندارد
خیره می شوی
گویی مدتهاست که هیپنوتیزم شده ای
و جمله اش در ذهنت تکرار می شود
و صدای تـَرک خوردنت تا آسمان می رود
و آنگاه ابرها هم برایت می گریند!
تو فاحشهء فاحشه های شهر باش و بکارت عشق را
جر نده
من خودم سند باکره بودنت را
... از شیخ میگیرمــــ !
گفتم عشق...
گفتی سکس...
گفتم دخترم...!
گفتی خداحافظ..!
سفت کشیدمت..
پاره شد..!
هم پیوندمان
هم بکارتم..!
حالا تویِ پسربچه شدی مرد...
منِ دختر بچه شدم فاحشه!!
همان ضعیفه ای که بوی تنش مردانگیت را به زانو درمی آورد!
من زنم!
همان ناقص العقلی که تمام تو را از چشمانت میفهمد!
من زنم!
همان جنس دومی که تو برایش اولین و آخرینی!
من زنم!
همان زیبای لطیفی که با تمام مردانگیت روزی هزاربار اعتراف میکنی...
بدون من هیچ تر از هیچی...!
حرف نزن شبــــ كه ميشه تمام دلتنگيم رو جمع كرده
و به آغـــــوش تختخــــواب ميرم
تا به خــــــــواب برم
فكـــــر اينكه الان سرت لاپاي كيه قلقكم ميده
و آخـــــرش خوابم ميبره
انتظار بيخـــــودي داشتم
حــــــق با تـــــــو بود
مـــا در زميني زندگــــــــي ميكنيم كه:
لايـــه ي ازونش هم باكــــــــره نيست
تمام شهر را گرفته...
مردهای چشم چران
زنهای خائن
دخترهای شهوتی
و پسران شهوتی تر!
پس چه شد...؟!
چیدن یک سیب و این همه تقاص؟!
بیچاره آدم...بیچاره آدمیت...
باید می دانستم
عشق مرداب نیست
و آغوش زمینگیرت نمی کند
دوست دارم دوباره
دستم را که دراز می کنم
آسمان توی مشتم باشد
شبها ستاره بچینم
دلم که گرفت
با گنجشکها پرواز کنم
تو شاید به این حرفها بخندی
اما قلبم گواهی می دهد
عشق یعنی همین
دیگر هرگز
به آغوشت باز نمی گردم...
هنوز هم
به باکرگی اش میبالد
در حالیکه به اندازه تمام غیر باکره ها
او را مالیده بودند...!
مچاله شده ام در خودم
با بوی سیگار و طعم تلخ چای مانده
پنجره را باز نکن
امروز دلم می خواهد غمگین باشم
+ دلم گرفته :((
فاحشه را تو فاحشه کردی
وقتی از تو برای خریدن لباس
برای بچه یتیمش کمک خواست
او را شب به رختخواب دعوت کردی!
ای دل آرام بگیر
لبانش بر روی لبان دیگریست
ای دل،شرمسارم از تو
چشمانم...یاری دهید دل شکسته را
امشب وقت بسته شدن نیست
تو از من میپرسی
روزی چند نخ سیگار را دود میکنم!
هنوز نمی دانی که مدتهاست
واحد شمارش برای من پاکت است
مرد بودن...
به بازوی کلفت و سیبیل نیست!
به محکم بودن دکمه شلوارته
که واسه هر هرزه ای باز نشه...
برای دخترم آرزوی خوشبختی می کنم
مادرم هم برای من آرزوی خوشبختی کرده بود
و مادرش هم برای مادرم
ناامید نیستم...
یکروز عاقبت دختری از نسل ما
خوشبخت خواهد شد...!
فاحشه را تو فاحشه کردی
وقتی از تو برای خریدن لباس
برای بچه یتیمش کمک خواست
او را شب به رختخواب دعوت کردی!
یک زن نمی شکند
هزار تکه می شود وقتی
در عمق صبوری دروغ مردی را
به جا رختی تظاهر می آویزد
و آنقدر اتو می کشد تا شکل راستی شود
اما بانــــو...
لباس بدقواره همیشه به تن زار میزند
و معجزه هیچ خیاطی هم کافی نیست
و تـــــــو...
ای مرد رویاهای یک زن
چگونه از سازی هزار تکه
شوق شنیدن آوایی خوش داری؟!
بهم گفت:خوب اسمی واسه زنا انتخاب کردن
ضعیفه...واقعا ضعیفه!
یه نگاهی بهش کردم و گفتم:
ضعیف شمایی که
با دیدن یه دکمه باز زن و..... دوتا پاهات شل میشه
آره عزیزم دیگه نگو زن ضعیفه!
هی مرد...
حسگرهای شهوتت را خاموش کن
کمی در مورد زیبایی های باطن یک زن فکر کن
هر زن زیبایی فاحشه نیست!
تورا نمی بخشم...
که وقت بودن،نبودی
وقت دیدن،ندیدی
وقت عاشقی،هرزگی کردی
وقت گریه،با دیگران خندیدی
تو را نمی بخشم...
که هرگز با من نبودی
و من به سادگی همه ام با تو بود!
غیرتت کجا رفت؟!
زمانی که معشوقه ات
از تجاوز تنهایی درد می کشید
و تو به جای درکش،ترکش کردی
ϰ-†нêmê§ |